«جبار بیگی» از رزمندگان گردان امام علی(ع)«تیپ 22 بدر» در «عملیات بیتالمقدس» از آرزوهای یک همرزمانش که تنها فرزند خانواده بوده میگوید.
وی در گفتوگو با خبرنگار سرویس «فرهنگ حماسه» خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، میگوید: در مرحله اول این عملیات به دوگردان «اما علی(ع) از تیپ «22بدر» خرمشهر به فرماندهی«سیدعباس بحر العلوم» و گردان دیگری از تکاوران لشکر «ذوالفقار» مأموریتی محول شده بود تا با نفوذ در خاک عراق توپخانههای دشمن را ناکار آمد کنند.
شبانه حدود 36 کیلومتر به سمت خاک عراق پیادهروی کردیم. همان طور که مسیر را طی میکردیم متوجه شدیم ناخواسته کمی از مسیر منحرف و در میان دو خاکریز دشمنی گرفتار شدهایم. آنها شدیدا به سمت ما شلیک می کردند. از آنجا که عملیات بسیار محرمانه بود رزمندگان اجازه درگیر شدن با دشمن را نداشتند چرا که منجر به لو رفتن عملیات میشد.
در این شرایط حساس یکی از همرزمانم به نام «قاسم داخل زاده» که تنها فرزند خانوادهاش بود خودش را نیم خیز به من رساند و گفت: «دستت روبده به من» به او گفتم « در این شرایط چه لزومی دارد که میخواهی دستم را بگیری؟» جواب داد:«من برادر ندارم میخواهم اگر شهید شدم دستم در دست یکی از دوستانم باشد.»
دستمان را به هم دیگر دادیم و به لطف خدا آن شب از مهلکه جان سالم بدر بردیم. در این ماموریت هشت تن از رزمندگان شهید شدند اما به خوبی انجام شد و توانستیم چند عراده توپ و مهمات را به غنیمت گرفته و تعداد زیادی از عراقیها را اسیر کنیم و به عقب بیاوریم.
متأسفانه پیکر پاک آن هشت شهید به مدت یک هفته در بیابان باقی ماند تا اینکه موفق شدیم با تبادل آتش دشمن را نیز مجبور به عقبنشینی کنیم.
در مرحله دوم «عملیات بیتالمقدس» که هشت روز پس از مرحله اول انجام شد، بار دیگر به تیپ «22بدر» مأموریت دادند تا حلقه محاصره را بر دشمن تنگتر کنیم. من و «قاسم داخل زاده» و شهید «ابراهیم قاطعی» نیز بار دیگر به همراه یکدیگر در این عملیات شرکت کردیم. گردان ما به فرماندهی شهید «محمدرضا ربیعزاده» موفق شد تا هفت خاکریز دشمن را فتح کند. از آنجا که«خط شکن» بودیم هر یک از رزمندگان تک تک به خط پشتیبانی باز میگشتند.
من هم مانند دیگر همرزمانم به خط پشتیبانی بازگشتم. «محمدرضا ربیعزاده» به من گفت: «بگرد ببین از بچههای ما کسی شهید یا مجروح شده در «پد» هلیکوپتری نباشند چون ممکن است آنها به عنوان ناشناس با خود ببرند. اسمشان را یادداشت کن ببین کجا منتقلشان میکنند». کسی از رزمندگان گردان ما در منطقه نبود. اما زمانی که به سمت «محمدرضا ربیعزاده» برگشتم دیدم در کنار خودروی وانتی دستش را روی سرش قرار داده و ناراحت است. گفت: «این شهیدان را به خرمشهر ببر». ناگهان دیدم «قاسم داخلزاده و ابراهیم قاطعی» نیز جزو این شهداء هستند.
به راننده وانت گفتم که تو رانندگی کن، من در کابین در کنار دوستانم مینشینم. با دیدن آنها در آن وضع بسیار متأثر شدم و یاد حرفهای آن شبی که با «قاسم داخل زاده» در زیر آتش دشمن داشتیم افتادم که به من میگفت دست را به من بده و ... به دستش نگاه کردم. او به آرزویش رسیده بود و دستش در دست «ابراهیم قاطعی» گره خورده بود
این متنو زدم تا یه ادای دینی به این شهید بزرگوار کرده باشم(برای روح بزرگوارش یه فاتحه و صلوات بفرستید)
منبع:www.ghatreh.com
آن روز که آمدی، از پشت بام های جهان، بوی کبوتر بلند شد. در و دیوار کعبه شکوفه باران بود از لبخندهای طولانی آسمان.
عطر نگاهت منتشر شد و کوچه های مکه، بوی آمدنت را در اشتیاقی شگفت تجربه کردند.
چون مرواریدی غلتان از صدف جان فاطمه بنت اسد زاده شدی و ابوطالب از بارقه چشمان متین تو کمر راست کرد.
تو فرزند دریایی؛ وسیع و بی زوال.
فرزندان شیعه، نام تو را بر پیشانی بندهای سبزشان حک کرده اند. کودکان این قوم، دست بر زانو می گذارند و یا علی می گویند. زمین بی تو در خویش مچاله می شود. آسمان بدون تو در ابرهایی تیره معلق می ماند. تو رازی نامکشوفی؛ رازی بزرگ که جهان هنوز به شناختنت تن نمی دهد. آئینه ها تجسم پاکی تواند.
اگر تو نبودی، پنجره های عدالت و راستی، برای همیشه بسته می مانْد.
اگر تو نبودی، بادهای هرزه شقاوت، چهره زلال شیعه را با گرد و غبار نفاق می پوشاندند و چشمه های توحیدی عشق، در کویر کفر و دشمنی می خشکیدند.
آه ای بزرگ! دنیای کوچک پیرامونت را چگونه تاب آوردی؟
الحمدلله الذی
جعل کمال دینه و تمام نعمته
بولایه امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام
با سلام به همه عزیزان و منتظران
میلاد با سعادت امام محمد تقی (علیه السلام) رو به همه عزیزان به خصوص منتظران و شیعیان تبریک میگم
اللهم عجل لولیک الفرج
براتون چند حدیث از ان بزرگوار گذاشتم
التماس دعا
- مهدى منتظَر
« إِنَّ الْقائِمَ مِنّا هُوَ الْمَهْدِىُّ الَّذى یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فى غَیْبَتِهِ وَ یُطاعَ فى ظُهُورِهِ، وَ هُوَ الثّالِثُ مِنْ وُلْدى ».
همانا قائم از ماست او همان مهدىاى است که واجب است در زمان غیبتش منتظرش باشند و در وقت ظهورش اطاعتش کنند و او سومین نفر از اولاد من است.
- دیدار با دوستان
« مُلاقاتُ الاِْخْوانِ نَشْرَةٌ وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَ إِنْ کانَ نَزْرًا قَلیل ».
ملاقات و زیارت برادران سبب گسترش و بارورى عقل است، اگرچه کم و اندک باشد.
- هواى نفس
« مَنْ أَطاعَ هَواهُ أَعْطى عَدُوَّهُ مُناهُ ».
کسى که فرمان هواى نفس خویش را بَرَد، آرزوى دشمنش را برآوَرَد.-
مرکب شهوت « راکِبُ الشَّهَواتِ لا تُسْتَقالُ لَهُ عَثْرَةٌ ».
کسى که بر مرکب شهوات سوار است، از لغزش درامان نخواهد ماند.
- متمسّکین به خدا
« کَیْفَ یُضیعُ مَنْ أَللّهُ کافِلُهُ، وَ کَیْفَ یَنْجُوا مَنْ أَللّهُ طالِبُهُ وَ مَنِ انْقَطَعَ إِلى غَیْرِ اللّهِ وَکَلَهُ اللّهُ إِلَیْهِ ».
چگونه ضایع مىشود کسى که خدا، عهده دار و سرپرست اوست؟ و چگونه فرار مىکند کسى که خدا جوینده اوست؟ کسى که از خدا قطع رابطه کند و به دیگرى توکّل نماید، خداوند او را به همان شخص واگذار نماید.
- شناخت آغاز و انجام
« مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الْمَوارِدَ أَعْیَتْهُ الْمَصادِرُ ».
کسى که محلّ ورود را نشناسد، از یافتن محلّ خروج درمانده گردد.
- نتیجه تلاش استوار
« إِتَّئِدْ تُصِبْ أَوْ تَکِدّ ».
سخت بکوش تا به مقصود دست یابى، و گرنه در رنج فرومانى.
- سپاسِ نعمت
- نتیجه کارِ بدونِ آگاهى
« مَنْ عَمِلَ عَلى غَیْرِ عِلْم ما یُفْسِدُ أَکْثَرُ مِمّا یُصْلِحُ ».
کسى که کارى را بدون علم و دانش انجام دهد، اِفسادش بیش از اِصلاحش خواهد بود.
- قضاى حتمى
« إِذا نَزَلَ الْقَضاءُ ضاقَ الْفَضاءُ ».
چون قضاى الهى فرود آید، عرصه بر آدمى تنگ آید.
- افشاگرى زمان
« أَلاَْیّامُ تَهْتِکُ لَکَ الاَْمْرَ عَنِ الاَْسْرارِ الْکامِنَةِ ».
روزگار و گذشت زمان، پرده از روى کارهاى نهفته برمىدارد.
- دقّت و خودپایى
« أَلتَّحَفُّظُ عَلى قَدْرِ الْخَوْفِ ».
خود را پاییدن به اندازه ترس است.
- چنین مباش!
« لا تَکُنْ وَلِیًّا لِلّهِ فِى الْعَلانِیَةِ، عَدُوًّا لَهُ فِى السِّـرِّ ».
در ظاهر دوست خدا و در باطن دشمن او مباش.
- چهار عاملِ محرّک
« أَرْبَعُ خِصال تَعَیَّنَ الْمَرْءَ عَلَى الْعَمَلِ: أَلصِّحَّةُ وَ الْغِنى وَ الْعِلْمُ وَ التَّوْفیقُ ».
چهار چیز است که شخص را به کار وا مىدارد: سلامت، بىنیازى، دانش و توفیق.
- رضایتى که در حکم عمل است
« أَلْعالِمُ بِالظُّلْمِ وَ الْمُعینُ عَلَیْهِ وَ الرّاضى بِهِ، شُرَکاءُ ».
کسى که آگاه به ظلم است و کسى که کمک کننده بر ظلم است و کسى که راضى به ظلم است، هر سه شریکاند-
گناهان مرگ خیز « مَوْتُ الاِْنْسانِ بِالذُّنُوبِ أَکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاَْجَلِ وَ حَیاتُهُ بِالْبِّرِ أَکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمْرِ ».
مرگ آدمى به سبب گناهان، بیشتر است از مرگش به واسطه اَجَل، و زندگى و ادامه حیاتش به سبب نیکوکارى، بیشتر است از حیاتش به واسطه عمر طبیعى.
- عوامل جلب محبّت
« ثَلاثُ خِصال تُجْلَبُ بِهَا المَوَدَّةُ: أَلاِْنْصافُ وَ الْمُعاشَرَةُ وَالْمُواساةُ فِى الشِّدَّةِ وَ الاِْنْطِواءُ عَلى قَلْب سَلیم ».
سه چیز است که به وسیله آن دوستى حاصل گردد:انصاف، و معاشرت و همیارى در وقت سختى، و سپرى نمودن عمر با قلب پاک.
- اعتماد به خدا، نردبان ترقّى
« أَلثِّقَةُ بِاللّهِ ثَمَنٌ لِکُلِّ غال وَ سُلَّمٌ إِلى کُلِّ عال ».
اعتماد به خداوند بهاى هر چیز گرانبها و نردبان هر امر بلند مرتبه اى است.
- سرعت تقرّب، با دلهاى پاک
« أَلْقَصْدُ إِلَى اللّهِ تَعالى بِالْقُلُوبِ أَبْلَغُ مِنْ إِتْعابِ الْجَوارِحِ بِالاَْعْمالِ ».
با دلها به سوى خداوند متعال آهنگ نمودن، رساتر از به زحمت انداختن اعضا با اعمال است.
- پرهیز از آدمِ شَرور
« إِیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الشَّریرِ فَإِنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَیَقْبَحُ أَثَرُهُ ».
از همـراهى و رفاقت بـا آدم شَرور و بـدجنس بپـرهیز، زیرا که او ماننـد شمشیر بـرهنه است کـه ظاهـرش نیکـو و اثرش زشت است.
- مانعِ خیر، دشمن آدمى است
« قَدْ عاداکَ مَنْ سَتَرَ عَنْکَ الرُّشْدَ إِتِّباعًا لِما تَهْواهُ ».
کسى که به خاطر هواى نفسش هدایت و ترقّى را از تو پوشیده داشته، حقّا که با تو دشمنى ورزیده است.
- اسباب رضوان خدا و رضایت آدمى
« ثَلاثٌ یَبْلُغَنَّ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ تَعالى:کَثْرَةُ الاِْسْتِغْفارِ، وَلینُ الْجانِبِ، وَ کَثْرَةُ الصَّدَقَةِ وَ ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ لَمْ یَنْدَمْ: تَرْکُ الْعَجَلَةِ وَ الْمَشْوَرَةِ وَ التَّوَکُلِّ عَلَى اللّهِ عِنْدَ الْعَزْمِ ».
سه چیز است که رضوان خداوند متعال را به بنده مىرساند:1 ـ زیادى استغفار،2 ـ نرم خو بودن،3 ـ و زیادى صدقه. و سه چیز است که هر کس آن را مراعات کند، پشیمان نشود:1 ـ ترک نمودن عجله،2 ـ مشورت کردن،3 ـ و به هنگام تصمیم، توکّل بر خدا نمودن.
منبع:staffsbasij.sbu.ac.ir/
بسم رب المهدی
السلام علیک یا بقییه الله فی ارضه.....................
چه روزهای بی هدف و خون ا لودی را پشت سر میگذرانیم مولای پاکیها............
دشمنان نور میخواهند ریشه هر نوری را از زمین بردارند تا در بهشت برین وهابیت قصری داشته باشند!!!!!!!!!!!!
شیعیانت صدای مظلوم را میشنوند و دم نمیزنند....شیعه علی هستیم که گفت اگر مسلمانی صدای مظلومیت کسی را از هر جای دنیا بشنود و دق کند و بمیرد جایز است اما ما صدای ناله زنان مسلمان را میشنویم و حتی اشک هم نمیریزیم!...
درباره نبود هر چیزی نگرانیم جز تو....کمبود هر چیزی را حس میکنیم جز نبودن تو............
مولای مهربانی/نور و پاکی فقط شرمنده ایم
اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم و اهلک عدوهم من الجن و الانس من الاولین و الاخرین
.: Weblog Themes By Pichak :.